از شبا بدم میاد
خاطرات عاشقانه من ونفسیم
بهترین لحظه های من زیر سایه عشق تو
درباره وبلاگ


♥بــِسْم ِاللهِ الرَّحْمن ِالرَّحیمْ♥ وَإِن یَكَادُ الَّذِینَ كَفَرُوا لَیُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْر وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِین ♥♥♥♥♥♥ به صندوقچه خاطرات من ونفسیم خوش اومدین همنفسم:مهندس عمران من:دانشجوی پیراپزشکی عمر عشقمون:از زمانی که من 14 ساله و نفسیم 16 ساله بود الانم بعد از گذشت 7سال هر روز عاشقانه تر بهم نگاه میکنیم خاطرات اینجا رو تقدیم میکنم به تنها عشق زندگیم اینستامون:_manonafasiim_



آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 22
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 32
بازدید ماه : 684
بازدید کل : 283113
تعداد مطالب : 162
تعداد نظرات : 1370
تعداد آنلاین : 1

نويسندگان
فافا

آخرین مطالب


 
شنبه 29 شهريور 1393برچسب:, :: 1:26 :: نويسنده : فافا

وقتی غروب میشه هوا تاریک میشه حال منم بدتر میشه کلافه تر میشم حوصله هیچ کسی رو ندارم حتی خودمو از نه ده شب تا وقتی که خوابم ببره همش فکرای ناجور میاد تو سرم بغض میکنم اشکام میریزن رو تی شرتی که این روزا شده همدمم دیشب از غصه تا چهارصبح بیدار بودم از فکرام بدم میاد خیلی اذیتم میکنن از دلشوره نگرانی قلب درد گرفتم تا امروزم باهام بوده انگار یه چیز سنگینی گذاشتن رو قلبم انگار یه نفس گیر کرده ته گلومه درنمیاد مثل بغضی که از وقتی رفتی دارم هرچی هم اشک میریزم باز سرجاش هست قصد سر باز کردن نداره دیشب بهت اس دادم با اینکه میدونستم خطتت خاموشه به دستت نمیرسه اصلا تو کجایی چرا نمیای تا بهونه های من باروبندلشونو جمع کنن برن شدم مثل دختربچه ایی که بهونه باباشو میگیره تو فکر اینم کاش میشد با هواپیما بیام کرمان شده پنج دقیقه ببینمت برم به خدا راضیم اصلا نزارن حرف بزنیم فقط شده از دور ببینمت اه این اشکامم تمومی ندارن جلوی دیدمو گرفتن صبح که از خواب پا میشم خوشحالم چون میدونم زنگ میزنی اما عصر که میشه همین که خداحافظی میکنیم یه حال بدی بهم دست میده انگار دیوونه میشم انگار حواسم تازه جمع میشه که الان کجایی چقدر دوری این روزا منم با هزارتا بسم الله صدوچهارده تا صلوات زیارت عاشورایی که برات نذر کردم هر روز برای سلامتیت اینکه دلتنگ نشی خدمتت بیفته تهران میخونم بعضی وقتا از خدا امام حسین معذرت خواهی میکنم تو دلم میگم ببخشید من برای اینکه تو دلتنگ نشی هم صلوات نذر کردم نگن چه بنده خودخواهی هستی اخه اینم شد دلیل دعا اما اینجوری یه جوری دلم اروم میگیره به خودم میگم وقتی من میگم السلام علیک یا اباعبدالله حتما اقامون یه جورایی ما رو اگه لایق باشیم میبینه حواسشون به ما میشه راستی اون روز رفتم پارک پیش مامانو دوستش نشستم به جای پارکی که همیشه منو پیاده میکنی نگاه کردم اخرین قرار قبل از سربازی یادم اومد تو ذهنم حتی لباساتو نگاهاتو حالت چشم ابروتو که باهام حرف میزنی هم تصور کردم انگار از دور وایساده بودم داشتم خودمو خودتو میدیدم که داریم از هم خداحافظی میکنیم باهمون خنده ها شوخیای همیشگیمون خودمو دیدم که دارم ازت دور میشم برمیگردم نگاهت میکنم تو خم شدی زیر صندلی مثل همیشه دنبال یه چیزی میگردی منم تو دلم میگم معلوم نیست همیشه دنبال چی میگرده باز برمیگردم نگاهت میکنم ایندفعه منو میبینی زبونتو درمیاری منم خندم میگیره برمیگردم میرم چقدر این روزا تنهام دیشب جوراباتو پام کردم وقتی به جای پاشنه پات که جاش رو جوراب مونده بود نگاه کردم با اینکه گریه میکردم اما دلم اروم شد احساس کردم پیشمی نگران بوی تنتم که داره از تیشرتت کم کم میپره از امشب بو کردن تیشرتتم برای خودم سهمیه بندی میکنم خیلی دلم میخواد برم اساتو بخونم خاطراتمونو بخونم اما جراتشو ندارم میترسم سکته کنم دیشب اون عکسی که اخرین بار گرفتیم یه کمی از دستت توی عکس ناهارمون افتاده بود دیدم یه جور بدی شدم دلم قلبم کشش اینکه عکستو وقتی خودت نیستی نداره چقدر دلم به نگاهت تنگ شده به دستات کی میای برام باز بخونی گفته بودی اهنگ غمگین گوش نده نمیدم اما با اهنگای شادم گریم میگیره دوست دارم گروه سون گوش نمیدم تا باز باهم گوش بدیم من دارم داغون میشم یه داغونی که روزا پیش همه یه ادم نرمال خوبیه شب که میشه میاد تو جاش میشه خود خودش خدایا تورو به بزرگیت قسم مواظب عشقم باش



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: